پیشینه مجسمه سازی از دوران قبل از تاریخ شروع شده و تا به امروز همچنان ادامه دارد و هنری است
که از دوران باستان تا به امروز توسط هنرمندان و صنعتگران مختلف در سراسر جهان انجام شده است و این هنر شامل خلق شکلهای سه بعدی از جنسهای مختلف مانند سنگ، چوب، آجر، برنز، طلا و … میشود.
از ساختن مجسمههایی از انسانها و حیوانات تا خلق آثار هنری بزرگی که میتوانند یک داستان را به نمایش بگذارند،
مجسمه سازی به طور مستمر در هنر و فرهنگ جوامع مختلف حضور داشته است و تاریخچه آن از قرن ها قبل از تاریخ شروع میشود.
از آغاز تاریخ تمدنهای بشری، مجسمه سازی یکی از مهمترین شاخههای هنر بوده و بارها و بارها از آثار هنری این دورانها در قالب مجسمهها به ما رسیده است.
هنرمندان در دورانهای مختلف با استفاده از مواد مختلف و با توجه به شرایط محیطی و اجتماعی خود، آثاری بینظیر خلق کردهاند که هنوز هم پس از میلیونها سال در دسترس هستند
و هنر عظیم و گرانبهایی را به دنبال دارند. ما در ادامه، پیشینه و تاریخچه مجسمه سازی در دورانهای مختلف را بررسی کردیم و آثار هنری بزرگ این دورانها را معرفی کردیم.
در ایران، هنر مجسمه سازی به یکی از مهمترین رشتههای هنری تبدیل شده است و آثار بسیاری از هنرمندان مجسمه ساز ایرانی، در موزهها و گالریهای هنری سراسر جهان به نمایش گذاشته میشوند.
از جمله هنرمندان برجسته مجسمه سازی در ایران میتوان به پرویز تناور، علیرضا مسعودی، محمد رحیمی نیا، اسکندر گلی و احسان بختیاری اشاره کرد. هنر مجسمه سازی در ایران به دلیل تاریخچهای که دارد، همچنان به عنوان یکی از مهمترین هنرهای این کشور محسوب میشود.
برخی از مجسمههای معروف ایرانی که در سراسر جهان شناخته شدهاند، شامل مجسمه فخرالدین اردشیر، مجسمه مهرداد، مجسمه آرتیمیس، مجسمه شاهنشاهی، مجسمه شاه عباسی و مجسمه کیخسروی هستند.
مجسمه سازی در دوران پارینه سنگی یا پیش از تاریخ
دوره پارینه سنگی یا پارینهولیتیک، دورهای از تاریخ انسانی است که در آن ابزار سنگی به عنوان ابزار اصلی برای تولید و ساختن اشیا مورد استفاده قرار میگرفت.
در این دوران نیز، مجسمهسازی بهعنوان یکی از هنرهایی که برای بیان خلاقیت و تکنیک هنری بود، وجود داشت.
مجسمههای ساخته شده در این دوره، بیشتر به شکل انساننمایی و حیوانی بودند و در تولید آنها از سنگهایی مانند سنگ آهک، سنگ آهن و سنگ نشان استفاده میشد.
با اینحال، برای تولید مجسمههای بزرگتر مانند ستونها و تندیسهای بزرگ، از موادی مانند سنگ، سرامیک و چوب نیز استفاده میشد.
مجسمهسازی در دوره پارینه سنگی به عنوان یکی از رسوم هنری و بیانیه های فرهنگی برای انسانهای آن زمان بسیار مهم بود و نشان دهنده پیشرفت فرهنگی انسانها در آن دوره است.
مجسمه های مشهور دوران پارینه سنگی عبارتند از:
- مجسمههای ونوس: ونوسها، بازتاب قدرت زیبایی در فرهنگ پارینه سنگی بودند و به طور کلی، به تصویر زنان با فرمهای کامل، بدنی نرم و خوشاستقبال در ذهن مردم این دوران تبدیل شدند. از مجسمههای ونوس مشهور، میتوان به ونوس از ویلندورف، ونوس از میلوس و ونوس از ویکتوریا و آلبرت موزه اشاره کرد.
- مجسمههای شخصیتهای افسانهای: شخصیتهای افسانهای همیشه محبوب بودهاند و در این دوره نیز به صورت مجسمههای سنگی شناخته شدند. مجسمههایی از جمله آپولو، دیوس، هراکلس و زئوس از مجسمههای شخصیتهای افسانهای مشهور در این دوره هستند.
- مجسمههای جانوران: در دوره پارینه سنگی، نه تنها تصاویر بشر و خدایان بلکه تصاویر جانوران نیز در مجسمه سازی بیشتر به کار رفتند. از مجسمههای جانوری مشهور میتوان به شیر و لبههایش و پرندههای مختلف اشاره کرد.
- مجسمههای قبایل مختلف: این دوره در زمانی بود که قبایل مختلف در مناطق مختلف زندگی میکردند و به همین دلیل مجسمههایی با شکلهای متفاوت و متنوعی ساخته شد.
- از جمله این مجسمهها میتوان به مجسمههای بریتون، سلتیک و مجسمههای قبایل شمالی اشاره کرد.
پیشینه مجسمه سازی عصر سنگی
در دوره سنگی نیز مجسمهسازی به دلیل نیاز به ارتباط و تعامل انسان با محیط اطراف و ارائه تجسمی از دنیای اطراف به وجود آمد. مجسمهسازی در این دوره با استفاده از ابزار سنگی و تختههای سنگی صورت میگرفت.
پیشینه مجسمه سازی عصر سنگی به 40000 سال قبل از میلاد برمیگردد و اولین مجسمههای سنگی در دوره سنگی پارینه در اروپا ساخته شدند.
در این دوره مجسمهسازی به عنوان یک شیوه هنری مورد استفاده قرار گرفت و موضوعات مجسمهها به شکل انسان، حیوانات و محیط طبیعی بودند.
هنر مجسمهسازی در دوره سنگی به دلیل نیاز به ارائه تصویر دنیای اطراف و ارتباط بین انسان و محیط اطراف مورد استفاده قرار گرفت.
همچنین مجسمهسازی به عنوان یک شیوه هنری در این دوره شکل گرفت و مجسمهها برای تزیینی بودند و برای تمثیل از قدرت و اعتبار انسانی استفاده میشدند.
مهمترین مجسمههای سنگی در دوره سنگی شامل مجسمههای ونوس از ونوس هایلیه، ونوس ویلندورف، و مجسمههای شبیه به حیوانات مانند شیر و خرس بودند. این مجسمهها به دلیل زیباییشان و تعبیر برای توانایی و قدرت انسانی مورد توجه قرار گرفتند.
در دورههای سنگی، مجسمهسازی به دلیل نبودن ابزار و تجهیزات مناسب بسیار سخت بود و بیشتر مجسمههای ساخته شده از سنگ، خاک و بافتهای دیگری که در اختیار انسانها بود، ساخته میشدند.
این اصل که برای بیان خود، طبیعت را به عنوان قدرت و معنایی بیانگر، برای خود مثال میگرفتند، هنوز هم در مجسمهسازی به کار گرفته میشود.
مجسمه های دوره میانه سنگی
دوران میانه سنگی، از حدود ۴۰۰۰ سال پیش تا ۱۵۰۰ سال پیش به طول انجامید. این دوره شامل دوران برنز و آهن نیز میشود.
مجسمه سازی در این دوران نسبت به دوره پارینه سنگی، تحت تأثیرات مذهبی، فرهنگی و اجتماعی بیشتری بود.
در این دوره، مجسمه سازی برای بیان اهداف دینی، سیاسی و قدرتمندان در جامعه استفاده میشد.
در این دوره، تمایل به تولید تنوع بیشتر در آثار هنری وجود داشت و آثار شامل تنوعی از نقوش و اشکال هندسی در سطوح صخرهای و مجسمههای زیبا بودند.
نمونههای مشهور از مجسمههای این دوره عبارتند از:
- مجسمههای سنگی هند، مانند مجسمههای بودا، ویشنو، شیوا از این دسته از مجسمه ها هستند.
- مجسمههای آسیای میانه شامل مجسمههای آسیایی مانند مجسمههای فرعونی در مصر و بیستونیان در ایران.
- مجسمههای یونان باستان مانند مجسمههای زیبای خدایان و گریزایای واقعبینانه.
پیشینه مجسمه سازی در دوره نو سنگی
پیشینه مجسمه سازی در دوران نوسنگی در حدود 5000 تا 2000 سال قبل از میلاد آغاز شده و تا آغاز دوره تاریخی شکل گرفته است.
در دوران نوسنگی، مجسمهسازی به شکل بیشتری به کار گرفته شد و توانست با توسعه تکنیکهای جدید، به نمادگذاری زیبایی و انعطافپذیری بیشتری دست یابد.
مجسمههای نوسنگی در دوران حاکمیت سلسلههای مصر و مزارع هرمی، سلسله هخامنشیان و اشکانیان در ایران و همچنین در اروپا و آسیا به کار گرفته شدند.
مجسمههای نوسنگی در ایران معمولاً از مس، برنج، یا سرب ساخته شدند. این مجسمهها عموماً تصاویر انسانها، حیوانات و خدایان را نشان میدهند.
برای ساخت این مجسمهها، ابزارهای جدیدی مانند سرندها، سنگهای خارا، و فرهنگهای چکشی و غیره به کار گرفته شدند.
منطقه سومری، یکی از مناطق مهم در دوره نوسنگی بود که در آن مجسمهسازی به شکل گستردهای به کار گرفته شد.
در این منطقه، مجسمههای با نمادگذاریهای مذهبی و فرهنگی ساخته میشدند. در مجسمههای سومری، خدایان، پادشاهان و انسانهای عادی به عنوان نمادهای هنری شناخته شدهاند.
همچنین در این دوره، بیشترین توجه به مجسمه سازی از سوی هنرمندان و فرهنگهای یونانی و رومی بود.
در این دوره، توجه بیشتری به تفکر فلسفی و تخصصی شد. در این دوره، هنرمندان برای خلق تصاویر زیبا و صحیح از بدن انسان، به مطالعه و بررسی آن، با توجه به علم آن زمان پرداختند.
این تحقیقات علمی برای خلق اثرات واقعیتنمایی در آثار هنری بسیار مهم بود. همچنین در این دوره، از آهن و برنز برای خلق اثرات 3 بعدی استفاده شد.
مجسمههای نوسنگی معمولاً برای نمایش دادن انسانها، خدایان و افسانهها ایجاد شده بودند. در این دوره، هنرمندان سعی داشتند با تکیه بر تخصص خود، نسبتهای صحیح و پیچیدگیهای انسانی را در آثار خود نشان دهند.
پیشینه مجسمه سازی دوران کلاسیک باستان
مجسمهسازی در دوران کلاسیک باستان یکی از مهمترین شاخههای هنری بود که در آن زمان به شکل فزایندهای تکامل یافت.
دوران کلاسیک باستان به دورهای از تاریخ یونان باستان و روم باستان اطلاق میشود که از 750 سال قبل از میلاد تا 450 سال قبل از میلاد طول کشیده است.
در دوران کلاسیک باستان، هنرمندان به ساخت مجسمههایی پرداختند که بیشتر به منظور تجسم خدایان و قهرمانان معروف از اسطورهها بودند. این مجسمهها از سنگ و فلز ساخته میشدند و ظاهری بسیار زیبا و طبیعی داشتند.
در دوران یونان باستان، هنر مجسمهسازی به شکلی متمرکز بر کمال طبیعی و انسانی بود. هنرمندان به دنبال تجسم جسم انسان به شکلی کامل و دقیق بودند و تلاش میکردند تا با بهرهگیری از تکنیکهای هنری مختلف، جزئیات بدن انسان را به شکلی واضح و قابل تشخیصی نمایش دهند.
در دوران روم باستان، مجسمهسازی بیشتر به منظور تجسم فرمانروایان و قهرمانان بود. همچنین، این هنرمندان به ترکیب آثار هنری یونانی و رومی پرداختند و در آثار خود از رنگآمیزی و طلاکاری استفاده میکردند.
مجسمههای کلاسیک باستان برای آثار بعدی هنری، مانند هنر رنسانس و باروک، بسیار تاثیرگذار بودند و همچنان نیز بر هنر جدید تاثیرگذاری دارند. به عنوان مثال، مجسمههای مشهوری همچون “ونوس د میلو” و “دیوانه ایشماعیل” از آثاری هستند که هنوز هم در سراسر جهان شناخته شده و تحسین بسیاری از آنها میشود.
در کل، مجسمهسازی در دوران کلاسیک باستان یکی از پایههای اصلی هنر باستانی بود که تا به امروز اثرگذاری خود را بر هنر جهان داشته است. همچنین، این دوره از هنر باستانی به عنوان یکی از بزرگترین دورههای هنری تاریخ شناخته میشود
پیشینه مجسمه سازی سلتی ها
در دوران سلتی ها، مجسمه سازی به عنوان هنری مهم و مرموز در اروپای باستان شناخته میشد. هنر سلتی به دلیل عملکرد تحریک کنندهای که بر فرهنگ و هنر آنها داشت، مورد توجه قرار گرفته است.
مجسمهسازی در دوران سلتی ها معمولاً به صورت ستونهای آرمانیک،دیوارهای معماری، آتشهای بزرگ و نیز مجسمههای فلزی و سنگی در قالب تمثالهای انسانی از جمله اصولی ترین شکل های هنری در این دوران بود.
یکی از مهمترین نمونههای مجسمهسازی در دوران سلتی ها، تمثال نیمکره کتایی میباشد که یکی از پیچیدهترین ساختمانهای سلتی و نماد مهم از هنر سلتی محسوب میشود. این تمثال شامل سه قسمت اصلی است که شامل نیمکره یا قسمت پایین، مجسمهی مادری موسوم به مادر زمین و یا دنیای مادر و قسمت بالایی که مربوط به قسمت آسمان و جهان نور است.
تمثال کتایی به عنوان یک نماد مهم از هنر سلتی، به خاطر نشان دادن پیوند بین دنیای پایین و آسمانی و همچنین محیطی که در آن زندگی میکردند و همچنین باورهای خود مورد توجه قرار میگیرد. علاوه بر این، بسیاری از تمثالهای سلتی نیز شامل تصاویری از خدایان و افسانههای مرتبط با آنها بودند. پیشینه مجسمه سازی دوران سلتیها از 400 سال قبل از میلاد تا قرن پنجم میلادی در مناطق اروپایی و ایرانی ادامه داشت.
پیشینه مجسمه سازی دوران رومانسک
دوره رومانسک یا دوران هنری که از حدود سال 1000 تا 1150 میلادی به طول انجامید، در اروپا به عنوان یکی از دوران های مهم هنری شناخته میشود. این دوره هنری در زمان تحولات اقتصادی و اجتماعی اتفاق افتاده است
و نشان دهنده تلاش برای بازگرداندن زندگی به حالت طبیعی است. در هنر رومانسک، مجسمه سازی نیز به عنوان یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در توسعه هنر، مورد توجه بوده است.
در ابتدا، هنرمندان رومانسک برای تولید مجسمهها از موادی مانند سنگ، چوب و طلا استفاده میکردند.
آنها در ساخت مجسمههای مذهبی نیز مهارت داشتند و معمولاً این مجسمهها به شکلی پایدار و پر از جزئیات متنوع ساخته میشدند.
در این دوره، بیشتر مجسمهها به صورت سه بعدی و با جزئیات دقیق ساخته میشدند و نسبت به دورانهای قبلی، تلاش بیشتری در آنها برای نمایش احساسات و افکار انسانی دیده میشد.
همچنین در دوره رومانسک، مجسمه سازی برای نمایش دادن افراد مشهور و برجسته نیز بسیار مهم بود. مجسمههایی از شخصیتهای تاریخی مانند شاهزادهها، شاهان، شاعران و دانشوران ساخته میشدند. این مجسمهها به صورتی دقیق و با جزئیات کامل ترسیم میشدند و نشان دهنده اهمیت بالایی برای تجلیل از شخصیتهای برجسته بود.
پیشینه و تاریخچه مجسمه سازی دوران گوتیک
دوران گوتیک یک دوره هنری در اروپا بود که در قرون وسطی میلادی، از حدود سال ۱۱۵۰ تا ۱۴۵۰، در آلمان، فرانسه و ایتالیا ظهور کرد.
در این دوره، هنرمندان به ساخت مجسمههای بزرگ از موادی همچون سنگ، چوب، برنز و شیشه پرداختند. در این دوره، هنرمندان بیشتر به ساخت مجسمههای نیمه انسانی و فرشتههای زیبا متمرکز شدند.
مجسمههای گوتیک بیشتر به صورت تزئینی در داخل کلیساها و ساختمانهای دیگر ساخته میشدند. این مجسمهها عمدتاً برای بیان مفهومی خاصی ساخته شدهاند
و بهطور کلی از ویژگیهایی همچون انسجام و توازن در طرحهای خود برخوردارند. در طراحی مجسمههای گوتیک، هنرمندان به بیان جزئیات و حرکت در شکلها تمرکز داشتند.
از جمله مشهورترین مجسمههای گوتیک، میتوان به مجسمه فرشته میخانه نامید که در سال ۱۳۴۵ میلادی، توسط نیکلاس پیزانو ساخته شد و در میخانه پادوا قرار دارد. این مجسمه در حال دفع وسوسههای جسمی به نظر میرسد و به دلیل جزئیات دقیق و زیبایش، از جمله اثرات برجسته این دوره محسوب میشود.
پیشینه مجسمه سازی در دوران رنسانس
دوران رنسانس در قرن های 14 تا 17 میلادی در ایتالیا شروع شد و به تدریج به سایر کشورها و اروپایی ها گسترش یافت. در این دوران، مجسمه سازی به یکی از هنرهای محبوب و مورد توجه بسیاری از هنرمندان و افراد علاقه مند به هنر تبدیل شد.
در دوره رنسانس، هنرمندان سعی داشتند به طرح های بسیار واقع گرایانه و زیبا و با ابعاد زیادی بپردازند. مجسمه سازی به عنوان یکی از شاخه های هنری، تحت تأثیر علوم و روش های ریاضی، هندسه و انسان شناسی قرار گرفت.
این هنرمندان به دنبال تولید مجسمه هایی با پویایی و زیبایی بیشتر بودند. آنها سعی داشتند با انتقال حس واقعیت در آثار خود، هنری بی نظیر و بی بازداشت خلق کنند.
همچنین در این دوره، اهمیت دادن به انسان و جسم انسانی بیشتر شد و هنرمندان سعی داشتند تا جزئیات بدن انسان را با دقت ترسیم کنند.
همچنین، در طراحی مجسمه های انسانی، از پرتره های مشهور نیز استفاده شد تا جزئیات بدن انسان را به صورت درست نشان دهند.
از هنرمندان معروف دوران رنسانس در حوزه مجسمه سازی می توان به دوناتلو، میکلانژلو، برنینی، رافائل، ژان لورنزو برنینی و غیره اشاره کرد. آثار آنها تاکنون همچنان در موز
تاریخچه مجسمه سازی در دوران باروک
دوران باروک یکی از دوران مهم تاریخ هنر و معماری اروپا بود. این دوره در اوایل قرن ۱۷ میلادی آغاز شد و تا اواخر قرن ۱۸ میلادی ادامه داشت.
مجسمهسازی نیز از هنرهایی بود که در این دوره بسیار مورد توجه بود و هنرمندان از آن استفاده فراوانی میکردند.
در دوران باروک، مجسمه سازی به شکل فراگیری و گسترش یافت. در این دوران، مجسمه سازی به عنوان یک هنر جداگانه تر از دیگر هنرها شناخته شد.
همچنین، مجسمه سازی در این دوره، به صورتی غیرمستقیم نیز در معماری و دکوراسیون مورد استفاده قرار میگرفت.
در مجسمه سازی باروک، نوعی از آرمانگرایی بهوجود آمد که به آن “باروکیسم” گفته میشود.
در این نوع از مجسمه سازی، آثار با استفاده از جزئیات زیاد و مفصل تراشیده شده و با استفاده از نورپردازی و سایهپردازی، حجم و ابعاد آنها بیشتر به چشم میآمد.
همچنین، در این دوره از مجسمه سازی، از روشهای جدیدی نیز استفاده شد، از جمله ریزش کاری، که برای نمایش ریزش های روی یک سطح استفاده میشد.
در مجسمه سازی باروک، تمایل به نمایش احساسات و ارادت شخصی در مجسمهها بیشتر شد.
همچنین، آثار باروک بیشتر بر روی حرکت و احساس تمرکز داشتند. نمونههای برجسته ای از مجسمه سازی باروک، از جمله آثار برنیینی، برندل، لوکا جوردانو، ژووانی لورنزو برنینی، و گیان لورنزو برنینی هستند.
ویژگی های مجسمه های دوران باروک عبارتند از:
- استفاده از جزئیات زیاد: هنرمندان دوران باروک در ساخت مجسمه هایشان، بسیار دقیق و با جزئیات بالا به کار خود می پردازند. این جزئیات شامل پوست، لباس، مو، چشمان و حتی جزئیات کوچکتر نظیر شماره پایین لباس یا برجستگی های بدن می شود.
- ایجاد حرکت و پویایی در مجسمه : مجسمه های دوران باروک اغلب در حالتی عجیب و بی عرضه قرار دارند که به نوعی حرکت و پویایی به آنها بخشیده است. این حرکت می تواند از جمله حرکات تنه، پوست، لباس و حتی مو باشد.
- استفاده از رنگ: هنرمندان دوران باروک از رنگ های بسیار روشن و براق برای تاکید بر جزئیات و ایجاد نورپردازی در مجسمه هایشان استفاده می کردند.
مجسمه سازی دوره روکوکو و پیشینه آن
در دوره روکوکو، مجسمهسازی به عنوان یکی از هنرهای مهم شناخته شد. در این دوره، مجسمهها به طور معمول از مواد سبک تر و با طرحهای پیچیدهتر و بیشتری تزئین شده بودند همچنین، تأثیر تئاتر و نمایش بر روی مجسمهسازی در این دوره آشکار است.
ویژگی های مجسمه های دوره روکوکو
- استفاده از مواد سبک تر: در دوره روکوکو، مجسمهها عموماً از مواد سبک تری مانند سفال، پرونده و چوب ساخته میشدند. همچنین، برخی از مجسمهسازان از موادی مانند شیشه، پلاستیک و مصالح جدید نیز استفاده میکردند.
- طرحهای پیچیده: در دوره روکوکو، مجسمهها به طرحهای پیچیده و پردازش شدهتری تزئین میشدند. این طرحها شامل موضوعاتی مانند گلها، پرندهها، موجودات دریایی و دیگر موضوعات طبیعی بود.
- تأثیر تئاتر و نمایش: در دوره روکوکو، تأثیر تئاتر و نمایش بر روی مجسمهسازی آشکار است. برخی از مجسمهها به صورت نمایشی ساخته شدهاند و برخی از آنها دارای جزئیات تئاتری مانند لباس و اکسسوری بودند.
- استفاده از رنگهای روشن: در دوره روکوکو، مجسمهها به طرحهای روشن و رنگارنگ مانند صورتی، زرد، آبی و سبز رنگ بودند.
پیشینه مجسمه سازی در دوره روکوکو در هنر و معماری در قرن هجدهم میلادی (1700-1770) در فرانسه شکل گرفت.
پیشینه مجسمه سازی در دوره نئوکلاسیسم
دوره نئوکلاسیسم در هنر و معماری از اواخر قرن هجدهم میلادی (حدود ۱۷۸۰) آغاز شده و تا اواخر قرن نوزدهم میلادی (حدود ۱۸۹۰) ادامه داشت. در این دوره، هنرمندان به سمت بازگشت به هنر و معماری باستان یونان و روم پیش رفتند و با برگرداندن الهامات این دوران به هنر خود، از جمله در زمینه مجسمهسازی نوآوریهایی را ارائه کردند.
مجسمهسازی در دوره نئوکلاسیسم بازگشت به طبیعت و استفاده از الگوهای باستانی بود. در این دوره، مجسمهسازی با موضوعات تاریخی، اسطورهای و انسانی بسیار پرطرفدار بود. هنرمندان در این دوره، از سنگ، برنز و چوب برای ساخت مجسمههای خود استفاده میکردند و تمرکز بر ارائه جزئیات و زیباییشناسی در آثار بود.
در این دوره، هنرمندانی همچون کانوا، تورنر، کوزاوو، فلکس و کالدر آثار مجسمهسازی نئوکلاسیک را خلق کردند.
آگوست رودن مجسمه ساز مشهور نئوکلاسیسم
آگوست رودن (Auguste Rodin)، مجسمه ساز برجسته فرانسوی، در دوره نئوکلاسیسم و پس از آن برجسته شد.
وی در سال 1840 میلادی در شهر پاریس به دنیا آمد. آثار او بسیاری از مجسمه های مشهور همچون “افکاری از پرستار”, “مردان دوفصلی”, “گیاه خوار” و “در زندان” را شامل می شود.
رودن ابتدا در حرفه ی مجسمه سازی به عنوان یک مدل کاریکاتوریست همکاری می کرد و بعد از آن به عنوان یک مجسمه ساز مستقل فعالیت خود را آغاز کرد. وی در آثار خود از تکنیک های جدیدی استفاده می کرد که باعث شده برای آثارش نظریه هایی پیشنهاد دهد.
نمونه هایی از آثار برجسته رودن عبارتند از:
- افکاری از پرستار: این مجسمه شکلی بسیار شناور و رویایی دارد که به رویاپردازی و خیال پردازی پرداخته است. نحوه ی کنترل نور بر روی این مجسمه بسیار با استعداد است.
- مردان دوفصلی: این مجسمه دو فرد به شکلی است که به دو فصل تابستان و زمستان مربوط می شود و بر روی یک پایه ی بلند قرار گرفته است.
- گیاه خوار: این مجسمه مردی را نشان می دهد که به شکل یک درخت یا گیاه خوار تبدیل شده است. در این اثر از تکنیک های جدید استفاده شده است.
- در زندان: این مجسمه یک مرد در حال نجات یافتن از زندان است که به شکلی بسیار تمثیلی و واقعی نشان داده شده است.
اگوست رودن پس از مرگش در سال 1917 میلادی، به عنوان یکی از بزرگترین مجسمهسازان تاریخ تشخیص داده شد. آثار او با توجه به طرحهای دقیق و برجسته، حرکات و حالات زیبا و طبیعی، و نمایش قدرت انسانی از شهرت بسیاری برخوردارند.
مجسمههای رودن در زمان خود، به عنوان نمونههای نئوکلاسیکی شناخته شدند. وی در آثار خود، بر روی موضوعاتی مانند افراد مشهور، خدایان یونانی، رویدادهای تاریخی و نیز فرشتگان تمرکز کرد.
از آثار مشهور رودن میتوان به مجسمه آپولون، مجسمه ونوس میلو، مجسمه لئونیداس و مجسمه نیکه اشاره کرد.
در اواخر دوران زندگی خود، رودن به تولید آثار بزرگتر پرداخت و این کار باعث ایجاد مشکلاتی برای او شد. از جمله، مجسمهی کلمب، که یک پروژهی بزرگ برای ساختن یک مجسمه بزرگتر از برج ایفل بود، نتوانست به شکل کامل تکمیل شود.
رودن در سال 1917 میلادی درگذشت و این پروژه همچنان به عنوان یکی از بزرگترین پروژههای ناتمام در تاریخ مجسمهسازی شناخته میشود.
در کل، اگوست رودن با آثار خود، نقطه عطفی در تاریخ مجسمهسازی را ایجاد کرد و به نوعی تبلیغاتی برای ایدههای نئوکلاسیک و یونان باستان به شمار میرود.
مجسمه سازی عصر مدرن و تاریخچه آن
مجسمهسازی مدرنیستی یا هنر مدرن مجسمهسازی، یک جریان هنری است که در قرن بیستم ظهور یافت و با نخستین گامهای خود در پایان قرن نوزدهم شروع شد.
این جریان هنری از دهه ۱۸۶۰ میلادی شکل گرفت و به دلیل تأثیرات صنعتی و فناوری، ابتدا در اروپا و در ادامه در سراسر جهان گسترش یافت.
مجسمهسازی مدرنیستی بر خلاف سبکهای قبلی، نمایشگری، معنایی و اجتماعی بود.
مجسمهسازی در این دوره، نوعی از هنر بود که در آن، هنرمندان برای بیان نگرشها، تصورات، احساسات و ایدئولوژیهای خود، از تکنیکها و روشهای جدیدی استفاده کردند.
در این سبک، هنرمندان سعی داشتند تا با نوآوری در تکنیکها، به دنبال یک زبان مشترک در هنر بودند.
از نخستین هنرمندانی که در این جریان هنری تأثیرگذار بودند، میتوان به آوگوست رودن، پابلو پیکاسو، هنری مور، هنری موریس، کانستانتین برانکوزی، هنری موور، بارتلمی مورا و مارسل دوشامپ اشاره کرد.
تکنیکهایی که در مجسمهسازی مدرنیستی مورد استفاده قرار گرفت عبارتند از:
- استفاده از مواد جدید: هنرمندان در این دوره، برای ساخت مجسمه از موادی مانند فلزات، شیشه، پلاستیک و مواد قابل انعطاف استفاده کردند.
- فراگیری تکنیکهای جدید: هنرمندان برای تولید آثار خود، از تکنیکهایی مانند ریختهگری،سفالگری و … استفاده میکردند.
مجسمه های قرن بیستم
سوپر رئالیسم یک جریان هنری است که در دهه 1960 میلادی در ایتالیا شکل گرفت.
این جریان با تمرکز بر روی دقت بالا در نمایش جزئیات واقعیت های فیزیکی و طبیعی، سعی در ایجاد مجسمه هایی با واقعیتی کامل داشت.
در واقع، این جریان هنری بیشتر بر ترسیم جزئیات بیشتر از آنچه که چشم انسان قابل درک است تأکید دارد.
مجسمه سازی سوپر رئالیستی همانند نقاشی های هایپر رئالیستی، روی بر طرف کردن مرزهای بین واقعیت و تصویر، تأکید دارد.
این جریان هنری در دهه 1970 به شهرت رسید و با توجه به مشارکت بسیاری از هنرمندان در این زمینه، به سرعت تبدیل به یک جریان هنری محبوب شد.
در مجسمه سازی سوپر رئالیستی، هنرمندان برای خلق نمونه های واقعی، از تکنولوژی های پیشرفته مانند اسکن سه بعدی، پرینت سه بعدی و ترکیب آنها با مصالح سنتی مانند چوب، سنگ و فلز استفاده می کنند.
این ترکیب تکنولوژی و مصالح سنتی، مجسمه هایی با جزئیات دقیقی را به وجود می آورد که اغلب به نمایش گذاشتن ریزگردها، مو، پوست و سایر جزئیات فیزیکی می پردازند
در این دوره، هنرمندان سعی داشتند تا انسان را به عنوان یک موجود با نیازهای ذاتی و احساسات غریزی نشان دهند.
در این راستا، آثار بسیاری به تصویر کشیده شد که انسانها را در تعامل با محیطهای پرتقالی و نورپردازی شده یا در شرایط تنگنظری به تصویر میکشیدند.
همچنین، هنرمندان برای نمایش درستی، از متریالهایی مانند سیلیکون، فایبرگلاس و مصالح دیگر استفاده کردند..
مجسمه سازی به سبک پاپ آرت
مجسمهسازی پاپآرت، جزء جنبشهای هنری در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی بود که با هدف تحریک، شادی، نهایتاً آسایش عمومی و پایین آوردن مرزهای بین هنر و زندگی ایجاد شد.
هنرمندان پاپآرت، از شخصیتها، نمادها، شعارها و اشیا در زندگی روزمره الهام میگرفتند و آنها را در آثار خود بکار میبردند.
در این حرکت هنری، مجسمهسازی هم به عنوان یکی از شاخههایی از هنر پاپ آرت به شکل گستردهای مطرح شد.
در مجسمهسازی پاپآرت، هنرمندان از موادی همچون پلاستیک، فایبرگلاس، رزین و … برای ساخت اثر خود استفاده میکردند.
همچنین، برخی از آثار این جنبش هنری از مواد بازیافتی همچون لاستیک، مقوا، و آهن ساخته میشدند.
طراحی و ساخت این آثار بسیار ساده و قابل فهم بود و به راحتی قابل تکثیر بودند. به همین دلیل، آثار مجسمهسازی پاپآرت برای استفاده در دکوراسیون داخلی و دکوراسیون شهری نیز بسیار محبوب شدند.
منتقدان معتقدند که مجسمهسازی پاپآرت در واقع یک نوع ارتجاع از هنرمندی سنتی به هنرمندی صنعتی بود که به دنبال توسعه فنی، خلاقیت جدیدی برای خلق آثار هنری بهدنبال داشت.
وارهول برای خلق اثرهایشان از موادی مانند فوم، پلاستیک، فلز، چوب، سیم، ورق فلزی، و پارچه استفاده میکردند.
آنها در ابتدا از تکنیکهای صنعتی برای ساخت اثرهای خود استفاده میکردند و سپس آثار خود را به صورت کپی و الهام گرفته از موضوعات مختلف از جمله اشیاء خرد، محصولات تجاری و اعتیاد به ستارههای پاپ و فیلمهای سینمایی خلق میکردند.
در مجسمه سازی پاپ آرت، هنرمندان از تکنیکهای جدید و نوآورانهای مانند روشهای فوتوگرافیک، لیزر، نئون و برق استفاده میکردند تا اثرهای سه بعدی خود را بسازند.
نتیجه گیری
نتیجهگیری از این محتواها این است که مجسمه سازی یک هنر قدیمی است که از دوران پیش از تاریخ آدمیان شروع شده و تا امروز همچنان در حال توسعه و تحول است.
این هنر در طول تاریخ در جوامع مختلف با تغییرات و تحولاتی همراه بوده است و تاثیرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در آن مشهود است.
از دوران پیش از تاریخ آدمیان تاکنون، مجسمه سازی در جوامع مختلف از جمله تمدنهای مصری، یونانی، رومی، اسلامی، هندو و اروپایی به عنوان یکی از برجستهترین شاخههای هنر شناخته شده است.
در اروپا، دورههای مختلفی در مجسمهسازی شاهد بودیم. از دوره یونان با تمرکز بر توجه به طبیعت و بدن انسان، به دوره رنسانس که بازگشت به زیباییشناسی کلاسیک یونان و روم شناخته میشود
و از آن به بعد، در دوره باروک، روکوکو، نئوکلاسیسم و مدرنیسم با شخصیتهای برجستهتری مانند مایکلآنژلو، برنینی، رودن، مارینتی، رودن، مورنو و غیره، آشنا شدهایم.
همچنین، در ادامه تحولات، با پدیدههای مختلفی همچون سوپررئالیسم، پاپآرت و نئوپلاستیسیسم در مجسمهسازی، نوآوریهای جدید در این هنر بوجود آمده است.
به طور کلی، میتوان گفت که مجسمهسازی همواره از ارزش هنری بالایی برخوردار بوده است و همچنان نیز به عنوان یکی از هنرهای مهم و برجسته در جهان به شمار میرود و بسیار قدیمی است.